فلک خون بر دل خیر البشر کردی
شرر بر دودمان شیعه اثنی عشر کردی
نه تنها کشتی از کین صادق آل محمد را
تو یکسر آل طه را همه خونین جگر کردی
فرستاد دنبال آقا
گفت تو هر حالی هست بیارش
اومد
آقا داشت نماز می خوند
اجازه نداد عبا به دوش بندازه که هیچ
اجازه نداد عمامه به سر بذاره هم هیچ
اجازه نداد آقا نعلین بپوشه هم هیچ
حتی اجازه نداد آقا نمازش رو تموم کنه
جانماز از زیر پای آقا کشید
آقا با صورت به زمین خورد
شد علقمه
مثل عمو عباس
خونه رو که آتیش زدند
بچه ها و زنها از این اتاق به اون اتاق
جیغ می زدند
دست رو سر گذاشته بودند
وامحمداه
واعلیاه
شد خیمه گاه
مثل رقیه
دستای آقا رو بستند
با طناب
تو کوچه
می کشیدند
سمت طاغوت
شد مدینه
مثل حیدر
کسی چه می دونه
شاید اونجا هم یه خانمی قد خمیده
دنبالش می دویده
ناله می زده
پسرم و نبرید
ظلمت صفتان تکیه به نورم ندهید
آزار بر این قلب صبورم ندهید
زان کوچه که زد عدو به مادر سیلی
ای ددمنشان مرا عبورم ندهید